خاطرات ما سه تا

ساخت وبلاگ

به جان خودم تو این چن ماهی که نبودم گل کاشتین شما دو تا از بس پست گذاشتین موندم چجوری بخونمشون واقعن خسته نباشین http://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_neutral.gif http://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_neutral.gif http://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_neutral.gif http://goli88.persiangig.com/image/Smilies/icon_razz.gif

خاطرات ما سه تا...
ما را در سایت خاطرات ما سه تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مکسی 3msm بازدید : 186 تاريخ : جمعه 5 ارديبهشت 1393 ساعت: 21:45

 با ریتم آهنگ دوست دختر من بخونید.

 

 

 

 

 

معلم من نازه/زود درس میده تک تازه/ شاگردش شدم تازه/معلم من

 

 

 

 

گردنش مث غازه/206 داره میگازه/سوال تستی میسازه/معلم من

 

 

 

 

اوس خادمیان پیره/هفته ی دیگه میمره/گشنه اس ولی میگه سیره!/معلم من

 

 

 

 

همه روزا میاد، فیکسه/کشته مرده ی ملتریکسه/مثل پرتو ایکسه/معلم من

 

 

 

 

کی میگه که عیسی ماهه//قدشم که کوتاهه/نیومده توی راهه/معلم من

 

 

 

 

گلاب به روتون oxـه/تاپ پلیر ایکس باکسه/سرش توی فایرفاکسه /معلم من

 

 

 

 

اوس قندی من ریزه/ موهاش داره میریزه/ دست زن پسرجیزه!/معلم من

 

 

 

 

می آره پای تخته/تست مفهومیش سخته/گوشی داره خوشبخته/معلم من

 

 

 

 

عاشق راک و جازه/لوپز بهش میبازه/اهل رقص و آوازه/معلم من

 

 

 

 

ما بهش میندازیم تیکه/کمرش خودکار بیکه/آقای سالمی شیکه/معلم من

 

 

 

 

کارش دادن گافه/یا که زدن لافه/اسماعیلی علافه/معلم من

 

 

 

 

پِ هاش خونش چنده؟/زر میزنه میخنده/بهش میگم سیاه بنده/معلم من

 

 

 

 

سرو کارش همش کاهه/اسماعیلی سیاهه/تنظیمات رو دلخواهه/معلم من

 

 

 

خاطرات ما سه تا...
ما را در سایت خاطرات ما سه تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مکسی 3msm بازدید : 219 تاريخ : چهارشنبه 25 دی 1392 ساعت: 15:20

سلام

آخه چی بگم من به شما دوتا!!

اصن اعصابم خوردشد خدافظ!

خاطرات ما سه تا...
ما را در سایت خاطرات ما سه تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مکسی 3msm بازدید : 180 تاريخ : چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت: 23:50

سلام!

اين دفعه ديگه هيييچ ترسي ندارم اين جا كافي نت نيس اينترنت خوابگاست!

مث هميشه ميام كه اساتيد محترم رو نابود كنم(البته در كل براشون احترام زيادي قايلم(همزه پيدا نكردم به بزرگي خودتون ببخشيد!!) صرفا براي شوخي! :دي)

راستي محرمه با عرض تسليت بايد بگم شايد تا آخر دهم باز نيام آپ كنم(باز هم به بزرگواري خودتون ببخشيد!!! :ديدي) ولي بعدش حتما حتما ميام اين جا همدان هوا خوبه استاداشم متناسب با هواش پيش ميرن كلا باحالن آدم حيفش مياد اذيتشون كنه(آخيي!!) ولي ديگه ديگه!!  

فقط به اين فكرم كه يه وبلاگ با نام "من و هم خوابگاهي هام" درست كنم تا بدونيد(نخ سوزن تو مكسز!!) كه خوابگاهي بودن تو شهر غريب يعني چي!!!

سرتونو درد نيارم بازم ميام باي..... فعلا! 

خاطرات ما سه تا...
ما را در سایت خاطرات ما سه تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مکسی 3msm بازدید : 160 تاريخ : جمعه 17 آبان 1392 ساعت: 2:39

این جمله بازار مشترک پیتر و پاندای کونگ فو کاره. :دی

من: مجید؟ کرم بریز...

مجید: مگه میخوایم ماهی بگیریم؟

 

 

**********************

از امروز اصطلاح ماهی گرفتن بجای کرم ریختن استفاده می شود. 

خاطرات ما سه تا...
ما را در سایت خاطرات ما سه تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مکسی 3msm بازدید : 176 تاريخ : سه شنبه 14 آبان 1392 ساعت: 16:15

اینو در وصف اون کچله سرودم:

 

قد و بالای تو استادو بنازم

شیکم گنده ی استادو بنازَََََ َ َم...

تو که با کله ی تاس..

می خوری یه دبه ماست...

تو که نمره نمیدی چرا نمی رقصیییییییییییی؟

تو که با خودکار شیک

هر دفعه با یک تاپیک

ما رو به سیخ میکشی چرا نمی رقصییییییی؟

تو چه زیبااااااااااااا....

چه شکیبااااااااااا.....

خاک عالم رو تو فرقمون می ریزییییییییی...

تو بی هفت تیییییییییییر....

بی بِرِتاااااا...

هممون رو  میکشی چرا نمی رقصییییییییییی؟

کت و شلوار تو استادو بنازم....

پیرهن گشاد خط دارو بنازم....

تو که هم سر میبری

از همه کچل تری...

تو که استاد منی چرا نمی رقصیییییییییییییییییی؟

تو که خفاش شبی

بتمنی سوپر منی...

تویی که کچل منی چرا نمی رقصی؟

خاطرات ما سه تا...
ما را در سایت خاطرات ما سه تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مکسی 3msm بازدید : 159 تاريخ : شنبه 4 آبان 1392 ساعت: 13:09

 وقتی بی کار میشی و حوصله ات سر میره .... وقتی خاک به اندازه ی کافی پیدا میشه که تو سرت بریزی...باید چیکار کنی؟

نظر خودت که به درد عمه ات میخوره...میدونی؟ اینجا فقط نظر من مهمه. :دی

من که حوصله ام سر میره میرم تو کلاس های بقیه  بچه ها میشینم و شلوغ میکنم . استادا هم شاکی میشن که اون کلاس چقد شلوغه...خوبیش هم اینه که اسمت تو لیست نیس که واست منفی بذارن....حرص استاد هم در میاد.

اگه توی یه دانشگاه بزرگ درس میخونین که معمولن کسی کسی رو نمیشناسه میتونین برین تو کلاس های که شما درسش رو ندارین و ی شلوغ کنید تا استاد پدرش در بیاد. اگه بتونین جووووووووووووری شلوغ کنید که استاد واسه همه منفی بذاره که دیگه نور علی نوره. :وی

شیطون و دیوونه بمونید لطفن. :پی

خاطرات ما سه تا...
ما را در سایت خاطرات ما سه تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مکسی 3msm بازدید : 178 تاريخ : شنبه 4 آبان 1392 ساعت: 10:53

اولین جلسه ای که زیست داشتیم هانیه یه مقداری حرف میزد بخاطر همین خانوم هاشمی نژاد بهش گف بیا جلو پیش خودم بشین هانیه جون دلم برات تنگ میشه

اون جلسه رو هانیه در جوار معلم سر کرد...

جلسه ی دوم از خانوم هاشمی نژاد اجازه گرفت که میتونه بره سر جاش یا نه؟

اونم گفت آره میتونی بری... هانیه از پارسال تا الآن واقعن خیلی بهتر شدی... همینجوری که پیش بری ما میتونیم رو تو به عنوان یکی از مسئولین خودمون حساب کنیم

بچه ها گفتن کی؟ هانیـــــه؟

خانوم هاشمی نژاد گفت آره مگه چیه؟ رییس جمهوری وزیری... حداقل نماینده مجلسی

بچه ها داشتن با حرفاشون نشون میدادن که هانیه صلاحیت این مقاما رو نداره... خانوم هاشمی نژاد گفت حداقل اگه نتونست خود اینا بشه به عنوان یدک که میتونه باشه که... مثلن خانوم نماینده... خانوم وزیر... خانوم رییس جمهور

هانیه بعد از این که خنده ی بچه ها رو دید و بعد از یه مدت زمان تقریبن طولانی منظور معلمو گرفت گف نـــــه خانـــــوم من میخوام درس بخونم

- خب درس خوندن که به جاش ولی هدف آدم که فقط درس خوندن نمیشه که...

- نه خانوم من هدفم درس خوندنه میخوام درسمو تموم کنم

- خب درست هف هش سال دیگه تموم میشه بعد از اون چی؟

- نه خانوم پونزده سال دیگه میشه

- عه میخوای دکترا بگیری؟ باریکلا باریکلا.... ولی هانیه جان هدف اصلیت باید درس خوندن باشه نه این که تنها هدفت درس خوندن باشه

- خب خانوم منم هدف اصلیم درس خوندنه دیگه

- عه؟ پس هدفای دیگه هم داری؟

- خانوم من فعلن فقط میخوام درس بخونم

- باشه... ده سال دیگه میبینیمت هانیه خانــــــوم

فرزانه: خانوم ازش میپرسین هدف اصلیت چیه که دیگه نمیتونه بگه هدف اصلیم شوهر کردنه که

خانوم هاشمی نژاد:  خب البته فرزانه جان اگه تو همچین هدفی داری به ما ربطی نداره ها؟ راحت باش

 بچه ها ده سال دیگه هانیه به نظرتون چجوری میشه؟

الهه: شیش تا بچه دوروبرشن

خانوم هاشمی نژاد: ای بابا ده سال دیگه شیش تا بچه؟ چه خبره بابا بچه دو تا سه تا نه دیگه شیش تا

من هی میگم سی سال دیگه حالا شما هی بیارینش اینورتر

...

کلاس زیست ما اینجوری میگذره... خیلی خوش میگذره

+ تازه امروز یکی از بچه ها گفت خانوم سی سال دیگه؟  ... که بعدش کلی معلم اذیتش کرد و موضوع کشید به ژنتیک و این حرفا

خاطرات ما سه تا...
ما را در سایت خاطرات ما سه تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مکسی 3msm بازدید : 172 تاريخ : دوشنبه 15 مهر 1392 ساعت: 1:21

 این بخش بهتون یاد میده که اگه استاد پا نداد چیکار کنین که اونم کم کم ....آره دیگه...

خب برین ادامه مطلب.

خاطرات ما سه تا...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات ما سه تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مکسی 3msm بازدید : 209 تاريخ : شنبه 13 مهر 1392 ساعت: 11:40

 

کسی این عکسو یادش میاد؟

مال تابستون پارساله که از کلاسای طبقه ی دوم مدرسمون عکس گرفته بودم... تو وب قبلی هس هنوز

هیچی دیگه خواستم بگم این عکسی که میبینین الآن کلاس ماس

خاطرات ما سه تا...
ما را در سایت خاطرات ما سه تا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مکسی 3msm بازدید : 130 تاريخ : پنجشنبه 11 مهر 1392 ساعت: 18:44